پاکی شروع شد.یک بهمن نودوهشت

ساعت 00:49 دقیقه سه شنبه یکم برج 11 نودوهشت

تصمیم گرفتم پاک بشم.تصمیم گرفتم تسلیم بشم و برای همیشه پاک بمونم

خیلی فردا پسفردا اینروز و اونروز کردم خیلی زمان از دست دادم ولی اینبار بخاطر بچم و زنم و زندگیم شروع میکنم

از همین الان تا همیشه.هیچوقت نمیگذارم وسوسه و ناراحتی های روزگار گولم بزنند.همه چی در گذره و تمام احساسات زود گذر، میخوام تسلیم بشم و پاک بمونم... میجنگم تا سالم بشم دوباره و شادی و سلامتمو بدست بیارمو با هیچ چیزی عوضش نمیکنم

شروع شد...

۰۱ بهمن ۹۸ ، ۰۰:۵۴ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
rez Kh

پاک بودن

سه شنبه

ساعت ۲:۲۹ دقیقه بعداز نیمه شب

بوشهر،سه راه بهمنی

از الان تصمیم میگیرم که برای همیشه پاک بشم

و پاک بمونم

از این دقیقه تا ابد...

۱۲ آذر ۹۸ ، ۰۲:۳۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
rez Kh

دور شدی

انقده دور شدی و مغرور شدی که دیگه کور شدیو عشقمو نمیبینی

۲۴ خرداد ۹۸ ، ۰۸:۱۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
rez Kh

اولبن بارون

ساعت ۵:۱۳ دقه شب ۳۰ مهر ۹۷ . رفتم بیرون دسشویی رعدوبرق شدیدی در فضای ساکت شب بود.آسمون ابر سیاهی داشت.این یعنی اولین بارون امسال...

۳۰ مهر ۹۷ ، ۰۵:۱۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
rez Kh

شاه عبدلله

من از امروز حرکتی رو آغاز میکنم که در توانم هست انجامش‌‌‌.اما با احمقیت اونو ماه ها بلکه سالهای سال عقب انداختم .با انجامش خ‌وشحال خواهم بود،سالم و راضی

اینبار دیگه مثل دفعه های قبلی نیست.ایندفعه حمله میبرم به سمتش تا جونش دربیاد.ایندفعه فرصتش رو دارمو با یک برمامه صحیح و منظم به هدفم خواهم رسید انشالله.ثابت میکنم به خودم که میتونم.و به همه.مخصوصا اون کثافتایی ک میگن بیا.دیگه تموم

خدایا منو یاری برسون.خداوندا دستمو بگیر

اولین روز بعد از آخرین روز میرم شاه عبدلله و از همشون برای یاری دادنم تشکر میکنم

امروز رور   اوله...

۰۴ مهر ۹۷ ، ۰۷:۳۸ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
rez Kh

من برندم

امشب شب ۱۷ برج پنج هست.بعد از مدتها اومدم اینجا مطلب بنویسم.اینروزها بدجور درگیر دگرگون ساختن فروش و پیشرفت مغازم.بفکر یک حرکت نو هستم که بازار رو بگیرم توی دست.حتی با ساختن حلوای انگشت پیچ.من میتونم یه برنده باشم اگر سخت تلاش کنم

۱۷ مرداد ۹۷ ، ۰۵:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
rez Kh

بازنده

چه روزهای ساکنیه.انگار یه روز هی تکرار میشه،تکرار و تکرار.هیچ دلخوشی ای نیست.تلاش برای بازنده نبودن چقدر تکراریه... انگار همه خوشی ها در گذشته مونده و چیزی در امروز نیست... چه بی هدف روزهایی تبدیل به سال میشن

۱۶ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۴:۵۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
rez Kh

رودست

خب عید ۹۷ شد و یک ماه هم ازش گذشت.یک ماه کار نکردم بجاش بوش پیش خانواده و پسرم ماندم.با پسرم خوش و با بقیه دگیر ذهنی.الان وقت رفتنه و وقت تلافی.دیگه اینجا بیا نخواهم بود.چه رودستی خوردم از زندگی متاهلی
۲۹ فروردين ۹۷ ، ۰۶:۵۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
rez Kh

شبهای آخر سال

معمولا عادت داشتم هروقت غمگین میبودم مینوشتم ولی امشب اون حس غمگین بودن رو ندارم اما باز شب ساعت چهار و چند شب آخر سال و موندگیه به عید باعث شد بیام بنویسم...
امشب شب ۲۵ اسفند هست،یک هفته به عیدی که داره یک شب یک شب تموم میشه،کاش میتونستم جلوش رو بگیرم یا حداقل یواشتر میرفت ولی خب چه میشه کرد!تند تند رد میشن این شبها.حداقلش گفتم بیام چند سطری بنویسم که اینجوری از این شبها استفاده ای برده باشم...

۲۵ اسفند ۹۶ ، ۰۴:۲۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
rez Kh

زمستان

آخرین روزهای زمستان

آخرین شبهای زمستان

یک هفته مانده به عید

خوشیه این هوای سرد

تنهایی کوچه و خیابون بعد از ساعت دو سه نیمه شب

و...

دارد تمام میشود

۱۶ اسفند ۹۶ ، ۰۳:۱۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
rez Kh