۲ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۶ ثبت شده است

برنامه

سوم برج اردیبهشت نودوشش.اامروز اومدم بوشهر به امید اینکه کمی از خستگی کارم کم شه.از خیلی پیش برای امروز برنامه چیده بودم.الان ساعت 3:34 دقه شبه و من مثل شبها قبل با شبها قبل هیچ فرقی نکرده ام.روحیه خراب.جسم خسته.ذهن درگیر.چه بد احوالی دارم میگذرونم. هیچ چیز هیجان نداره.هیچ چیز خوشحالم نمکین. دلم برای اتاقم تنگ شده این وقت شبها باهام همدرد بود ولی اینجا انگار ی غریبم  بین غریبه ها.عجب زندگی سردی.غمگینیم ابن.این گویا ترین جمله دو کلمه ای هست که میشه بیان کرد.اوج احوال آدمی رو بازگو ممیکنم. غمگینیم ابن...


۰۴ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۳:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
rez Kh

هر شب

همیشه به عمیقترین جای شب که میرسم غمگینی عجیبی دارم.هرشب،هرشب.اندوه قدیم،دوستانی که الان هیچ کدوم نیستند،کوچه،دریا،فوتبال،نوجوونی و...
کاشکی خدا قدیما رو برگردونه.چه آرزوی قشنگه محالی...
من یجایی توی گذشته ام موندم گرچه جسمم توی الانه
همیشه این ساعت های شب دلمون میگیره.دلتنگ میشیم و با این دلتنگی به خواب میریم
۰۳ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۴:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
rez Kh